قدم اول سخت ترین وآسان ترین است
شروع معمولا کلمه ای است که اکثرا باهاش درگیر بودیم..
از کجا شروع کنم؟
قدم اول..
چطور شروع کنم؟
وقتی فکر می کنم چرا شروع برای همه انقدر دشوار و پرماجرا هست متوجه می شوم دلایل و موانع زیادی در ناخودآگاه اکثر مردم دارد.
مهمترینش که ممکن هست عمومیت داشته باشد ترس و واهمه ای هست که انسان نسبت به ناشناخته ها دارد.
زیرا شروع ،دست زدن به تجربه ای جدید را در ذهن تداعی می کند. هرچند که بارها توسط افراد دیگر تجربه شده باشد.
اما وقتی برای من معنی شروع را بدهد بدین معنی است که یک تغییر و یک حرکت و تجربه انتظارم را می کشد.
تا وقتی وارد میدان عمل نشده ایم پیامها و پالس هایی از ناشناخته بودن آن عمل می گیریم و سپس ترس و نگرانی و هزاران بهانه های مختلف بر اساس نوع شخصیت هر انسان به وجود می آید.
ذهن همیشه سعی دارد با ترفندهایی ما را در عادت ها و تکرارها و روزمرگی ها نگهدارد. زیرا اینطور برایش راحت تر است. چون انرژی صرف نمی کند. چون احساس امنیت و راحتی دارد. اگر بخواهد تغییر کند لازم هست نیرویی را صرف و بر استرس و اضطراب و هزاران مانع دیگر غلبه کند اما همیشه با حرفهایی مثل از فردا شروع می کنم…
صبر کنیم شاید فکر بهتر و فرصت بهتری پیش بیاید…
من از داشته هایم راضی هستم..( در صورتی که ب یک فریب است و انسان هیچ وقت راضی نیست مگر با حرکت و یک جا ساکن نبودن)
یا به طور کلی ناامید می کند و می گوید من برای این کار ساخته نشده ام…..
و اصلا از عهده اش بر نمی آیم
یا کسانی که فکر دیگران بیش تر از خودشان برایشان مهم است.. می گویند اطرافیانم مرا همینطوری که هستم پذیرفته اند و دوست دارند، نکند اگر وارد تجربه ای جدید شوم نظرشان درموردم عوض شود…
و درکل خوشایند های زندگی ام را از دست بدهم..
و یا هزاران ترفند دیگر ما را ساکن نگه می دارد.
واقعیت این هست که ورود به میدان عمل و تغییر صورت دیگری از زندگی و تجربه است که چیزی جز رشد انتظار ما را نمی کشد.
شروع همیشه پیام تغییر و حرکت می دهد، شاید این ترس و واهمه و مانع قدرتمندی که سر راه شروع های زندگی هست از گذشته های دور همراه بشر بوده، از وقتی که برای کشف و شناخت محیط زندگی خود دست به اقدام هایی می زده که همیشه همراه با تهدیدات و خطراتی بوده است.
در حقیقت انسان رشد و آگاهی امروزش را مدیون افراد شجاع و جسوری بوده که بدون در نظر گرفتن نگرانی ها دست به اقدام های جدید زده اند. اگر چه همراه با شکست ها، ناکامی ها، زیان ها بوده، اما همیشه نسبت به قبل در پله ای بالاتر قرار گرفتند و زندگی یک سیر صعودی داشته است.
درحقیقت تمام تسهیلات، کشفها، اختراعات و پیشرفتهایی که در حال استفاده از آن هستیم از شروع ها و اقدام هاست.
زندگی سراسر تشکیل شده از نقاط شروع و خطهایی که باز به نقطه شروعی دیگر می رسد.
توقف و ترس از حرکت باعث می شود در یک نقطه ساکن باشیم ، کسانی که همیشه از شرایطشان گله و شکایت دارند در نقطه ای هستند که خودشان نمی خواهند تغییر کنند وگرنه شاید در همه انسانها امکان رشد هست. فقط جسارت و شجاعت شروع نیست.
هنوز هم انسان ها از دست زدن به کارهای کوچک و بزرگ می هراسند و نگران از دست دادن امنیت خود هستند. و این یک فریب بزرگ ذهن هست زیرا ماندن در یک سطح ودست به اقدام نزدن خیلی بیشتر از وارد میدان عمل شدن حس بدی دارد، تمام کسانی که از شرایطشان گله مند هستند و احساس بدی نسبت به خودشان دارند، در نقطه ای هستند که از حرکت بعدی می ترسند.
در صورتی که بلافاصله پس از اقدام و شروع می بینم اثری از هیولاهایی که ذهن برایمان ساخته نیست. حتی اگر با شکست و ضرر و زیان همراه باشد به مراتب حس بهتری نسبت به قبل خواهیم داشت.
پس بهتر است در هرجایی که هستیم، حتی اگر بنظرمان هیچ امیدی برای تغییر شرایط نداریم ، شروع کنیم.
برای شروع و تغییر هیچ وقت دیر نیست
، هیچ شرایطی مانع نیست،
هیچ اما و اگری صحیح نیست.
اگر امروز کشت نکنیم فردا جز اضافه شدن بار حسرت ها و ناامیدی ها محصولی برای درو نداریم.
درباره فاطمه معقولی
فاطمه معقولی هستم. تلاش می کنم این وب سایت بستری مفید و ارزش آفرین برای تمام بازدیدکنندگان باشد و مطالبی مفید درزمینه ی رشد فردی و شغلی به اشتراک گذاشته شود. منتظر نظرات ارزشمند شما برای بهبود این وب سایت هستم.
نوشته های بیشتر از فاطمه معقولی
دیدگاهتان را بنویسید